اگر بنا دارید این کتاب رو بخونید این نوشته ممکن است داستان را لو دهد!
کتاب نوشته François Mauriac و ترجمه مهدی سمائی هست. انتظار نداشتم اینقدر از این کتاب خوشم بیاد، با این که سلیقهم بدستم اومده؛ وقتی داستان یا فیلمی از آدمهای واقعی میگه، مخصوصا وقتی که از فکر و احساساتشون میگه، من خوشم میاد. "نامهای به ایزابل" داستان یک سری آدم واقعی هست که کاملا باورپذیر هستند و نویسنده دقیقا میدونه که چه کسانی رو خلق کرده و دقیق آنها رو میشناسه و خوب بلد هست چطور بیآنکه به حاشیه بره آنها را به ما معرفی کنه و ما رو در جریان روحیات و افکار آنها قرار بده، در حالی که در این مسیر اصلا پرگویی نمیکنه و توصیف اضافهای به کار نمیبره. داستان، داستان پیرمردی است که برای همسرش نامهای مینگارد و در آن سعی در تبرئه خویش و محکوم کردن همسرش و فرزندانش دارد و البته ادعا دارد که خود را می شناسد و میداند که آدم جالبی نیست. رفته رفته این نامه به زندگینامه پیرمرد تبدیل میشود و ما را در جریان آن میگذارد. مواردی که زیاد جالب و قابل تامل بودن رو میارم: